یکشنبه، اسفند ۱۶، ۱۳۸۸

برادر و خواهر گرام

گاهي هيولايي تخيل حافظ يادمان مي رود
دوش ديدم كه ملائك در ميخانه زدند
گل آدم بسرشتند و و به پيمانه زدند

۱ نظر:

Zahra گفت...

Fresh From The Oven!!!! :)))