سه‌شنبه، مهر ۱۰، ۱۳۸۶

خانم مستوفی



همیشه می خواستم مطالبی در مورد جمجمه شناسی و این قسم علوم مرتبط با نژاد شناسی بشر بدونم و بنویسم.ادعای چهره شناسی ندارم.نژاد پرستم نیستم.اما دیدن نویسنده ی خشم و هیاهو و تعجب من از اینکه چرا اینشکلیه و جور دیگه ای نیست مرا بر آن داشت تا اینها را شروع کنم.
فارغ از اینکه بحث در مورد چهره چه عواقبی به دنبال داره امروز با یه بحث کوچک شروع میکنیم.صورت نسبتا گرد این چهره نشان از احتمالا نسبی با ترکان زردپوست و یا مردم گیلانو اونطرفا دارد درحالیکه بینی احتمال گیلان و نواحی نزدیک ارمنستان را تقویت میکند با این وجود چشمان ریز که در این مورد اطمینانی بهش نیست-به خاطر وجود عینک- ظن ما رو به سمت ازبکان و یه مردمی که تو اسمشون ع دارن و من یادم نیست میبره گردن خمیده و حالت معتادی حکایت از عدم فعالیت ورزشی داره و و عضلات فک و گردن ضعیف-البته از دور و زیر مقنعه کاملا قابل تشخیص نیست و من بیشتر به طرح خودم استناد میدم-اونو تایید میکنه میتونه کمحرفی رو هم نشون بده که وبلاگ این شبهه رو میزاره کنار. عینک قرمز آیا حکایت از برونگرایی است من فکر میکنم نه چون بیشتر یکجور ژست نگیم روشنفکری بل نویسندگی رو میرسونه .با توجه به شیوه ی این وبلاگ که در اینترنت و با حضور شبح قیمت نوشته میشه امیدوارم دشمنتراشی نکرده باشم و پساپس از خانم مستوفی تشکر و عذرخواهی میکنم.روحمان شاد

هیچ نظری موجود نیست: