جمعه، خرداد ۱۳، ۱۳۹۰

زودیاک

در گذر روزهای بلند عمر
 شاخه های شکسته ی غرور
درون کوچه های باریک زندگی زیر پاهای کوچکمان خرد می شوند.
من از صدای خرد شدن شاخه ها و برگها نمی هراسم
لذت می برم
وحشتم از گم شدن است.

هیچ نظری موجود نیست: