روح را گفتند به ما از جهان بالا خبر بده
گفت بپرسيد تا باز گويم
گفتند از پيامبران و اهل ايمان بگو
گفت من را به آنجايگاه نمي هلند
گفتند از رضاشاه بگو
گفت به سبب آن نانوا كه در تنور كردي صد سال است به كلون بهشت آويزان شده
گفتند از نانوا بگو
گفت نان سوخته مي خورد مردم روي تخته به آتش فرو مي برد و بيرون مي آورد و خود در آتش شيرجه مي زند
گروهي از مريدان نعره زدند
گفت اينها به جايگاه بهايم برند از بهر نعره ها كه كريهترين صدا را الاغ دارد و من را مگسي گرد دمشان كنند
بسيار گريستند
تا خون به زانوان رسيد
گفت بپرسيد تا باز گويم
گفتند از پيامبران و اهل ايمان بگو
گفت من را به آنجايگاه نمي هلند
گفتند از رضاشاه بگو
گفت به سبب آن نانوا كه در تنور كردي صد سال است به كلون بهشت آويزان شده
گفتند از نانوا بگو
گفت نان سوخته مي خورد مردم روي تخته به آتش فرو مي برد و بيرون مي آورد و خود در آتش شيرجه مي زند
گروهي از مريدان نعره زدند
گفت اينها به جايگاه بهايم برند از بهر نعره ها كه كريهترين صدا را الاغ دارد و من را مگسي گرد دمشان كنند
بسيار گريستند
تا خون به زانوان رسيد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر