سه‌شنبه، شهریور ۰۱، ۱۳۹۰

نیایش

پروردگار بزرگوار ، ای شاه شاهان ، ای شاه مردم ، ای کردگار و ای هوشیار. امیدمان را به پیش کسی نینداز که تو تنها امید مایی و تو ما را کفایت کنی. گریزی از برت نداریم گذارمان را به سوی خویش کن. یاد خود را از قلبمان مشوی و لبخند را از صورتمان نینداز که شاید خلیفه «مهربانترین» بر روی زمین باشیم. قفل از زبانمان بگشای و درد را از یادمان بشوی. آیا توانیم که هیچ بوده و هست شده باشیم. اگر هیچ نبوده ایم چنین نبودیم و اگر هیچ بودیم تو مارا هست کردی. پس ارادتی کن ای بزرگ و دل و زندگی را سامانی بده که غرق توهم خویشیم.

هیچ نظری موجود نیست: